علی عبدلی



اطلاعات علمی ، سال۷ ، شماره ۶ ، ۱۵مرداد۱۳۷۱

 اعطای دکترای افتخاری به یک محقق ایرانی

 علی عبدلی ، شاعر ، نویسنده و محقق که برای شرکت در کنفرانس زبان و فرهنگ تالش به جمهوری آذربایجان دعوت شده بود ، به پاس تالیفات و پژوهشهای ارزنده اش در زمینه فرهنگ ، تاریخ و جامعه تالش ، از آکادمی ملی آن کشور به دریافت دکترای افتخاری نایل گردید .

در این سفر علمی که به مدت شش روز به طول انجامید ، گروهی از شاعران ، محققان و هنرمندان تالش نیز حضور داشتند و شرکت کنندگان در کنفرانس با وضعیت زبان ، ادبیات و فرهنگ عامه تالش آشنا شدند .

شایان ذکر است که دکتر عبدلی از پژوهشگران برجسته حوزه ایران شناسی می باشد و تا کنون تالیفات متعددی در زمینه تات و تالش شناسی از ایشان منتشر شده است .


ذبیح الله سماپور

    نخستین زنگ ذهن من از آنجا آغاز شد که در میان نیمه شبها بر آسمان مینگریستم که در میان اینهمه ستارگان کهکشان ها و کیهان، زمین کجاست و زندگی چراست؟! و جای بسیار بالای خداوند بر این کیهان بی پایان چگونه جایی است؟!. بسیار بر این دشواراندیشی جستجو کردم، ولی یافتم که جایی را نخواهم یافت، جدا از همه جا.

دومین زنگ ذهن زمینی­ام به سال 1354 بود که داستان غم­انگیز و خنده­آوری است. در پچاشت (پِچوشته یا بعد از ظهر) روزِ پنجشنبه از رشت راهی آستارا بودیم که سوار بر اتوبوسی از تهران اردبیل نشسته بودیم. همسفر کناردست من جوانی همشهری و به شمار، به یکسالی از من کوچکتر بود. گفتگوی گروهی، با گروهی از همسفران درباره­ی ایران، تهران، ترک و فارس و . درگرفت. یکی از همسفران که اهل تهران بود، با نگاهی پرسشگرانه پرسید که آستارا هم ترک است؟

ادامه مطلب


افشار سیفی نژاد

 درکارگاه آموزشی دانشکده بودم که تلفنم زنگ خورد شماره ای ناآشنا بود. در شک و تردید بودم که جواب دهم یا خیر، که جواب دادم و به آهستگی که رسم صحبت در جلسات است گفتم، بله بفرمائید؛ در خدمتم. پشت خط کسی به زبان تالشی با من سلام و علیک کرد. اول نشناختم، کمی که گذشت تن صدایش را شناختم، دوست عزیزم آقای حسین صفری بود، همان فعال خستگی ناپذیر که عهدکرده هرچه در جوانی برای تالش و تالشی ها کار نکرده در دوران بازنشستگی انجام دهد. از مقدمه که بگذریم اصل صحبت این بود که می خواست برای آقای علی عبدلی یک ویژه نامه چاپ کند همان کار شایسته ای که برای استاد مرحوم مسرور ماسالی عزیز انجام داد و من می دانم که با چه مشقتی این کار را به سر انجام رساند. قبول کردم که در حد توان و نه در شاًن استاد، در نگارش یک مطلب کمکش کنم و اینک این نوشتار حاصل آن قول است. اما، علی عبدلی و یا استاد عبدلی و یا دکتر عبدلی و یا هرچه که می خواهیم صدایش بزنیم، اولین آشنائی های من بر میگردد به نوشته هایش و اولین آنها کتاب "تاتها و تالشها" بود.

ادامه مطلب


 

حسین حاجت پورقلعه رودخانی

بی شک اظهار نظر  کردن در مورد بزرگان و اندیشمندان و پژوهشگران توانا که عمری را صرف تحقیقات کردند تا آیندگان در مورد تاریخ و تمدن و فرهنگ خودشان بدون هیچ گونه زحمتی اطلاعات کسب کنند کار آسانی نخواهد بود.

دکتر عبدلی یکی از همین محققین شاخص است که خدمات بی شائبه و بزرگ و ماندگاری را به قوم تالش ارائه داده است  که این خدمات ارزنده منجر گردیده که دکتر عبدلی برای همیشه در قلب این قوم جای گرفته باشد و تاریخ همیشه از این مرد پژوهشگر به نیکی یاد خواهد کرد و ماندگار خواهد بود.

ادامه مطلب


محمد حسین شمسایی

این نوشتار، در پی بررسی موضوع شناسی و روش شناسی نگرش و پژوهش علی عبدلی در تالش پژوهی است؛ ولی پیش از پردازش این موضوع، بایسته می دانم دو خَجَک(1) را روشن کنم.

یکم: در این نوشتار، هیچ عنوان و لقبی به علی عبدلی نداده ام و بر آنم که هوشمندان و خردمندان با شناساندن کارها و آثار وی جایگاه درخور وی را خواهند دانست.

 دوم: چرا باید برای بزرگان، نکوداشت گرفت و چرا باید آنان را ارج نهاد؟(2)

این سخن بر می گردد به اینکه رابطۀ هر ملت و جامعه ای با نخبگانش چگونه باید باشد؟ به دیگر سخن، از یک سو  می توان پرسید نخبگان در برابر فرهنگ و کشور و ایل خود چه رسالتی دارند و مردم یه عنوان اعضای جامعه و شهروندان، در ارجگذاری از شخصیت و بهرۀ بهینه از دستاوردهای بزرگانشان، چه وظایفی دارند؟ از سوی دیگر شایسته است دریابیم که هر کشور و ملت و ایل و تباری، با نشانه هایی   همچون ارزشها، نمادها، باورها، احساسات، کردارها و رفتارهای تاریخی، ادبی، فرهنگی، آیینی و هنری   شخصیت و هویت می یابند.

ادامه مطلب


مسعودشهبازلی

  زمانیکه در سال 1368 اولین شمارۀ منظومۀ فقره بندلی را با ابتدائی ترین امکانات صوتی و بصورت نوار کاست منتشر کردم پس از چند روزی چشمم به هفته نامۀ کادح افتاد. همان کاست با تصویر ابتدایی و روی جلدی که داشت چاپ و درج گردیده بود در واقع با این نشریه برای اولین بار به جامعه تالش معرفی شدم و او کسی نبود جز دکتر عبدلی که بانی حرکت های تالش شناسی و معرفی چهره های فرهنگی و علاقه مند به آن از زمانی که شروع کرد و اکنون که همچنان با موی سپید خود دغدغه های فرهنگی و هویت تالشان را دارد.

دانته می گوید، همیشه شعله های بزرگ ناشی از جرقه های کوچک است، یعنی آنچه که امروز در جامعه تالش در بحث فرهنگی و قومی و در جهت چهارچوب ملّی اتفاق افتاده است محصول تلاش و پشتکار و اراده ای بوده است که با کمترین و شاید هیچ ترین امکانات و ابزار لازم از ایشان که آغازگر آن بوده اند بوجود آمده است. کمتر کسی از قلم بدستان و جوانان جویای نام حداقل چهار دهه پیشین را میتوان سراغ گرفت که از حوزۀ قلمی و رومه نگاری دکتر عبدلی بهره ای نبرده باشند که امروز بعنوان صاحبان قلم مطرح در مجامع ادبی و هنری نقش آفرینی نکرده باشند ( بقول ادموند بروک، انسانهای بزرگ نشانه ها و علائم راهنمایی هستند) که مصداق بارز ایشان است.

ادامه مطلب


 امیر شکرگزار ناوی

 کنجکاوی های من و سرک کشیدن به مجلات و نشریات از عاداتم بود و همیشه ساعتها در جلوی دکه های رومه فروش معطل می شدم و پس از وارسی همه آنها نشریه دلخواهم را خریده و از آنجا دور می شدم و در جای مناسبی ایستاده و توقف نموده و شروع به مطالعه آنها می نمودم، در یک نشریه محلی روزی به شعری که منظومه نسبتاً بلندی بود برخورد نمودم، چون تا آن روز شعر تالش بلند نیمایی کسی نسروده بود و اگر سروده بود من ندیده بودم، آن شعر در مورد شال را» ییلاقات خوشابر بود و بسیار بسیار دلچسب، که زندگی روزمره و رسومات قوم تالش را در یک نگاه به خواننده و شنونده القا می کرد، بعدها شاید این شعر را من در صدها جلسه در جمع مردم خوانده و ملکه ذهنم گردیده و همه مردم و شنونده ها از آن لذت برده و می برند، بر گردآورنده آن توجه نمودم که با نام علی عبدلی» برخورد نمودم، این اسم هم مثل شال را» در افکار و کالبدم جای گرفت، که در مناسبتهای بعدی من توانستم با این استاد بزرگ آشنا شدم.

ادامه مطلب


علیرضا شوکتی

الحق که نوشتن از کسی که خود استاد نویسندگی است، کاری بس دشوار و سخت است.حتی شناخت دانشمندان بزرگ ادبیات ایران، دکتر علی عبدلی، برای ما نسل سومی ها کار چندان آسانی نیست چه برسد به اینکه بخواهیم با زبان قاصر وصف حال او بنماییم.

برای شناخت دنیای آرام و روحیه لطیفش باید هم کلامش شوی، باید حرفهایی را بشنوی که از دل برخاشته و بر دل می نشیند.وقتی هم صحبت استاد می شوی، تازه به راز آرامش وی پی می بری.آرامشی که از قلبی بزرگ و روحی سرشار از عشق و مهربانی بر می خیزد.

وقتی با استاد هم کلام شدی در دریای کلمات اصیل پارسی و واژه های شیرین محلی غرق شده و محو گویش آرام بخش، بزرگ مردی وارسته و بی مدعا می شوی.هر چه بخواهی می شنوی، از هنرهای اصیل چندین و چند هزار ساله و تمدن ایران و تالشان تا فرهنگ و هنر ماشینی امروز جهان.

ادامه مطلب


  اسماعیل شاد فومنی

  در هر عصر و دوره ای، انسان های فرزانه و فرهیخته ای با مردم، ادب پرور و دیار خود زندگی کرده اند، نفس کشیده اند، خاک خورده اند، که بدون هیچگونه توقع و چشمداشتی در راستای کمال اخلاقی و شکوفائی و اعتلاء و گستردگی فرهنگ قوم خود تلاش چشمگیر و قابل تحسین داشته اند.

احترام و ارج نهادن به زحمات ماندگار این چهره های ادبی ابتدائی ترین و کوچکترین وظیفه ای است که بر دوش متولیان فرهنگی سنگینی میکند.

بر همه ما، متولیان فرهنگی ما است که به منظور ارج نهادن به زحمات بزرگان و صاحبان قلم آستین همت را بالا بگیرند و تا زمانیکه یک شاعر، نویسنده، محقق و . حیات دارد، او را ارج بگذاریم، تقدیرش کنیم و در مراسم های ویژه که شایسته آنان باشد، تجلیل کنیم.اینگونه نباشد خدای نکرده، در زمان حیات یک هرمند از تکریم و یادش غافل بمانیم، اما همینکه وفات یافت، در سوگش سینه چاک کنیم و در فراقش آسمان را به ریسمان متصل کنیم، کاری که عموماً هر از گاهی مرسوم است و . که شرح آن در این مقال نمی گنجد.

ادامه مطلب


کیومرث صفایی

در کتاب کارنامه رضاشاه نوشته ی اقبال یغمایی آمده است روزی کمال مصطفا آتاترک به محمدعلی فروغی (ذکاء الملک) گفته بود شما ایرانیها قدر ملیت خود را نمی شناسید، معنی آن را نمی فهمید.نمی دانید که ریشه داشتن و حق آب و گل داشتن در بخشی از این زمین چه نعمت بزرگی است و ملیت وقتی مصداق پیدا می کند که آن ملت را بزرگان ادب و حکمت و ت ممتد باشد.شما عظمت شاهنامه را در نمی یابید که این کتاب سند مالکیت، ملیت و برگه ی هویت شماست.من هم ناگزیرم برای ملت ترک چنین سوابقی را دست و پا کنم.

آری چنین است ما ایرانیان به هر دلیلی که هست از کنار بسیاری چیزهای مهم بی تفاوت می گذریم و به اهمیت موضوع توجهی نداریم.بلاهای بزرگ را کوچک می شماریم و شوربختانه تا خودمان به مصیبتی دچار نشویم حال همسایه یا خویشاوند مصیبت زده را در نمی یابیم.

ادامه مطلب


جواد معراجی

مداد العلما افضل من دماء الشهدا.

تنها عاملی که به من جرات بخشید تا انگیزه لازم را برای تحقیق در باره زبان تاتی و تهیه فرهنگ گویش لرد داشته باشم، مطالعه کتابهای ارزشمند ،دانشمند فاضل جناب دکتر علی عبدلی بود. ایشان که تمام عمر گران بهایشان را وقف تحقیق و پژوهش در مورد تالش شناسی و فرهنگ قوم تات نموده اند یکی از ذخایر مسلم و گنجینه ای پربها بشمار می روند که راه دشوار تحقیق را با کمال شجاعت بر روی دیگران گشود و خود بعنوان پرچمدار  بلد راه ،چراغ روشنایی بخشی شد که دیگران در تاریکی دچار گمراهی نشوند.

ادامه مطلب


 پروفسور سید حسن امین 

سال ها پیش که در مقام دانشجو به مدرسه ی مطالعات شرقی و آفریقایی دانشگاه لندن راه یافتم و هنوز هم عضو کانون فارغ التحصیلان آنم، به کلاس هایی در رشته ی کارشناسی ارشد با عنوان (مطالعات منطقه ای) Area Studies برخوردم و دانستم تاریخ، فرهنگ، زبان و آداب یک منطقه چه اندازه حائز اهمیت است.

در ایران در سال های آغازین سده ی اخیر شمسی، اهتمام دولت مردان به ایجاد یک دولت متمرکز و به تعبیر ممالک نوپا(ملت سازی) Nation Bulding خواه ناخواه ما را به غفلت از مطالعات منطقه ای سوق داد. اما در چهل ـ پنجاه سال اخیر اندک اندک به همت پژوهشگرانی که ریشه در خاک خویش داشتند، زبان، تاریخ، فرهنگ و آداب هر منطقه با اختصاص مورد مطالع قرار گرفت و چنین بود که خطه ی خوب تالش نیز کانون مطالعات تالش شناسی قرار گرفت.

من به نوبت ناقابل خویش تلاش های عالمانه ی پژوهشگر توانا و تالش شناس نامدار و خدمت گزار استاد دکتر علی عبدلی را پاس می دارم و خدمات فرهنگی و پژوهشی این شخصیت زبده ی تالشی را گرامی و ارزشمند می شمارم.

ادامه مطلب


عبدالکریم آقا جانی 

متن موجود از روی فیلم طی گفتگویی خودمانی که در خرداد ماه 91 بین حسین صفری و استاد آقاجانی انجام گرفته بود، پیاده شده  است.

زبان ترکی در تالش مثل حمله مغول از شمال به جنوب و به تمام چیزهای سنتی ما و زبان تالشی بوده و همه چیز ما را تحت­الشعاع قرار داده است و متأسفانه دل کسی هم نمی­سوزد که هیچ ، به نوعی بی­تفاوت هم شده­ایم . من از این بی­تفاوتی بیشتر رنج می­برم. من چند وقت پیش با دکتر رهنمایی بودم . جالب است که ایشان هم مثل بنده به بی­تفاوتی دوستان اعتقاد دارند، عده زیادی عقیده دارند هر چه می­شود بشود و هر کسی سعی دارد بار  خودش و بار فرهنگی خودش را حمل نماید، این هست که متأسفانه نه اجازه انجمن هست در تالش و نه نشستی خودمانی بین دوستان و نه گردهمایی، من بارها به دوستان گفته­ام چون هر کسی برای خودش و انفرادی کار می­کند. کار ما بدینجا کشیده شده است.

ولی کار شما ( آقای صفری ) در این برهه از زمان بدون حب و بغض جالب و زیباست، از من خواسته­ای خاطراتی از دکتر علی عبدلی بگویم چه بگویم که نگفتنش شاید بهتر باشد.

ادامه مطلب


    شهرام آزموده

یکی از کارهای نیکی که چندی ست در تالش مرسوم شده و در حال تداوم است، انتشار ویژه نامه هایی به پاس زحمات تالش شناسان و شخصیت های برجسته فرهنگی و هنری و تالش است.  نخستین نمونه چنین کاری، سال ها پیش توسط نویسنده این سطور در میان صفحات ویژه نامه ای که با نام تالش شناسی» منتشر می شد،روانه بازار شد در آن ویژه نامه  روانشاد استاد شفیقی پاس داشته شده بود. . اما  دو سه سال پیش حسین صفری سیدآبادی، کار را به بهانه پاس داشت روانشاد استاد مسرور ماسالی » در زمان زنده بودن آن روانشاد ادامه داد که با همه ضعف هایش کاری ستودنی بود. این سنت  با آماده سازی ویژه استاد هادی حمیدی (توسط مهندس مومن منفرد که امیدوارم به زودی منتشر شود) ادامه یافته است  و اینک با انتشار ویژه نامه ای برای آقای عبدلی تداوم می یابد. در یک کلام باید بگویم که  امیدوارم بماند سالها این نظم و ترتیب» و به امید خدا در آینده شاهد انتشار ویژه نامه هایی برای دیگر بزرگان فرهنگی و هنری تالش پیش از بدرود گفتن با آنان باشیم. .

ادامه مطلب


اکبر اکسیر

علی عبدلی از شاعران دهه پنجاه با مجموعه شعر جنگل و جنازه به عنوان یک شاعر اجتماعی معرفی شد با شعرهایی اجتماعی و حماسی. بعد عشق به سرزمین مادری او را به پژوهش های تالش شناسی کشاند در نشریات محلی و استانی و کشوری از تالش و تالشان نوشت از غذاهای محلی و فرهنگ و رسوم گرفته تا معرفی بزرگان تالش. برای پژوهشهای مردم شناسانه خود خون دلها خورد و سفرها کرد و کتابها نوشت. علی عبدلی از کتابفروشی و شعر و شاعری در کسوت یک محقق نستوه برای شناساندن زوایای پهنان تالش حتی به مناطق تالش نشین جمهوری آذربایجان سفر کرد و گستره این فعالیت ها دکترای افتخاری فرهنگستان علوم باکو را برایش به ارمغان آورد همراه با حرف و حدیث های زیاد. او تالش را به عنوان مهد فرهنگ با قدمتی باستانی به اهل فرهنگ معرفی کرد. در راستای تلاشهای اساتید گرانقدری چون استاد هارون شفیقی، دکتر رهنمایی ، دکتر احسان شفیقی ، زنده یاد فرامرز مسرور ماسالی ، شهرام آزموده . چهره ای از تالش و بحث تالش شناسی نمایانده شد که حفاری های میراث فرهنگی در آق اولر و مریان و سوباتان از جمله نتایج این زحمات بود. رستم چرمینه کلاه هم چون رستم شاهنامه از غبار تاریخ در آمد با تنی زخمی از جنگ چالدران به همت شهرداری تالش سوار بر ارابه دو اسبی میدان نشین شد ( و بعد به یئلاق رفت ! )

ادامه مطلب


بهرام  

سال 1364 یعنی بیست و هفت سال پیش در حال دریافت مدرک فوق دیپلم ادبیات فارسی از تربیت معلم تهران بودم. پایان نامه ی خود را درباره ی پژوهش از کتابی نادر در ادبیات و گیاه شناسی که نویسنده ی آن در خاطرم نیست ـ انتخاب کرده بودم. برگزیدن چنین پژوهشی از نویشنده ای گمنام با کتابی گمنام و اینگونه کارهای عجیب و غریب! از طرف کسانی که مرا می شناسند، زیاد دور از انتظار نبود.

با وجود این که استاد راهنمایم تأکید داشت که کتاب مورد نظر به دلیل قدیمی بودن، نایاب می باشد، با این حال برای یافتن آن به کتابفروشی های میدان انقلاب، اطراف دانشگاه تهران و هر آنجایی که کتابفروشی و کتابخانه ای بود، سر می زدم و سراغ کتاب گمشده ام را می گرفتم. کتابفروشان و کتابداران نه با نام نویسنده و نه با نام کتاب آشنایی نداشتند و خودم نیز در دالان های بلند و تاریک کتابفروشی های اطراف دانشگاه تهران گمشده ی نایابم را با ناامیدی رصد می کردم.

ادامه مطلب


سید امیر ایرانی  

علی عبدلی از جمله  بزرگانی است که همیشه تحسین برانگیز بوده است . او که متولد بیست و پنجم امرداد ماه 1330 در کلور     است در طول چهار دهه تلاش خستگی ناپذیر خود زحمات بسیاری را در زمینه انجام پژوهش های نوین  و بنیادین  در رابطه با تاتی  متحمل شده و در این راستا به توفیقات بسیار بزرگ و شایسته ای دست یافته است . بی شک عبدلی تاکنون نام خود را دفتر تاریخ فرهنگ سرزمین تات نشین ها جاودانه کرده و لوح زرینی از تلاش های خستگی ناپذیر  در دفتر فرهنگ سرزمینمان بجا نهاده است .

عبدلی کاربسیار بزرگی کرده است که بی اغراق  کارنامه تلاشهای های چهل و اندی ساله او بهترین گواه و سند در این زمینه است . به پاس همه مجاهدتها و تلاشهای فاخر این استاد برجسته بجا و شایسته است که نام او  در را در لوح دلها نوشت و به افتخار او ایستاد و دست زد .

ادامه مطلب


تقی اسکندری تاسکوه 

 ما وارث سرزمین و فرهنگ و تمدن کهن بی نظیری هستیم که نامش پنج بلوک تالش و مرکز آن هشتپر می باشد . این سرزمین اساطیری که به زعم همه سیاحان و گردشگران و پ‍‍ژوهشگران  و نویسندگان و بینندگان از زیباترین و کهن ترین مناطق در کل جهان محسوب می گردد، لازم است به منظور حفظ هویت فرهنگی ، ساختار طبیعی و جنگل های باستانی از نوع درختان پهن برگ با قدمت رویش چندین میلیون ساله معروف به جنگلهای   هیرکانی » به عنوان مواهب الهی ، داشته های طبیعی و    فرهنگ و هنر مردم این سامان جهت بارور کردن این نعمات بی حد و شمار مورد حمایت های همه جانبه همه ی مسئولین و دست اندرکاران و بومیان منطقه ازجمله هنرمندان و مشهورین قرار گیرد، زیرا دستکاری و برهم زدن ساختار طبیعی سرزمین کهن پنج بلوک تالش و نیز سایر مناطق تالش نشین ، همانا ، نابودی فرهنگ و تمدن و هویت این مرز و بوم را یکجا در پی خواهد داشت . سرزمین کهن و پهناور پنج بلوک تالش همواره و همیشه زادگاه و پرورشگاه بسیاری از مشاهیر و فرهیختگان و هنرمندان و نویسندگان و محققین نامی ازجمله دکتر علی عبدلی بوده است ، که از دلایل اصلی این شکوفائی ها عوامل محیطی می باشد و لذا بی حکمت نبوده و نیست که تالش لقب سرزمین باستانی و سبز را به خود اختصاص داده است . 

ادامه مطلب


دکتر فرزاد بختیاری مرکیه 

 1 - مجموعه آثار کهن و نوی موجودی که به نوعی می توان در باره سرزمین و قوم تالش اطلاعاتی از آنها به دست آورد ، در یک نگاه به دو دسته کلی قابل تقسیم اند . الف : آثاری که مستقیما به تالش نمی پردازند اما بنا بر دلایل و مناسبت های مختلف ، ذکری از تالش نیز در آنها آمده است . ب : آثاری که مستقیما به تالش می پردازند و فلسفه ی وجود آنها کلا یا بعضا با مسایل و مباحث گوناگون سرزمین و قوم تالش گره خورده است .

هر کدام از این دو دسته کلی خود به دو دسته ی ریز تر ، یعنی آثار مکتوب » و آثار غیر مکتوب » تقسیم می شوند .

2 آنگاه که از تالش شناسی  و چند و چون آن به عنوان شاخه و زیر مجموعه ای از ایران شناسی سخن به میان می آید ، به اجبار سرو کار ما با آثار دسته ی ب » خواهد بود .

ادامه مطلب


 اسماعیل بخشی­ زاده 

 هر که ناموخته است ز دست روزگار

 هیچ ناموزد ز هیچ آموزگار /  (فردوسی توسی)

مردم کشوری که تاریخ می­دانند کودکانشان مانند بزرگانشان هستند مردم کشوری که تاریخ نمی ­دانند بزرگانشان مانند کودکان­اند. ارنست رونان»

معرفی و تجلیل از اساتید و بزرگان هر ملیت و قوم به معنی هویت و آینه آن قوم است، پیرو هر مکتب که باشیم باید به نویسندگان، مورخان، شاعران و مردان ملی احترام بگذاریم، از آنان تجلیل کنیم و برایشان یادبود و بزرگداشت فرهنگی مهیا کرده و به هم وطنان معرفی نمائیم.

چون هر کسی می­تواند تاریخ بسازد و در تاریخ باشد ولی هر کسی نمی­تواند تاریخ بنویسد و تنها یک مورخ و یک مرد بزرگ است که می­تواند تاریخ را نوشته و به آیندگان منتقل نماید.

ادامه مطلب


 کیوان پندی 

بدون تردید، تجلیل از زحمات وفعالیت های پژوهشی-فرهنگی پژوهشگران  ومحققان  ایران زمین و در این میان بزرگمرد پژوهنده ای چون دکترعلی عبدلی فقط با چند سطر نوشتن میسر نبوده وقدر دانی از ایشان نیزدر یک نشریه نمیگنجد. بااین همه برای راقم این سطور  باعث سرافرازی است که می تواند باقلم ناتوان خود در خصوص این محقق بر جسته اندکی نوشته واز این طریق قدری اندک از وی قدردانی نماید .

آشنایی با این چهره ی تالش بزرگ به اواخردهه ی سالهای هفتاد، یعنی در زمانی که در تدارک تهیه وتدوین کتاب سرزمین و مردم فومنات »بودم برمی گردد. درآن سالها با برخی ازنوشته هاو آثار این پژوهنده وهمچنین دیگر محققان گیلانی آشناشده و حتی با تنی چند از ایشان نیزاز نزدیک دیدار داشتم و در رابطه با کار خود از اطلاعات اساتیدی همچون : جعفرخمامی زاده ، فریدون نوزاد ، عزیز طویلی ، قاسم غلامی کفترودی و از جمله آقای عبدلی بهره مند شدم و با استفاده از راهنمایی و تجربیات ایشان و به کارگیری منابع گیلان شناسی بود که آثاری را با یاری خداوند و کمک های مادی ومعنوی پدرو مادر گرانقدر پدید آوردم که البته توأم با زحمات و مشکلاتی نیز بودکه فراموش شدنی نیست .

ادامه مطلب


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها